شناسه : 26193
نویسنده : استان گیلان

۴/۲،‏ ۰۱:۱۹] موسوی سلمان: ?تورقُی  بر دفتر ایّام (۵)

? کفش کهنه فرماندار !

راوی✍? : حجت الإسلام والمسلمین
شیخ محمدرضا مهدی پور بازکیاگورابی

? بِسم ِِاللّه الرَّحم‍‍َنِ الرَّحِیم ?

? حکایتی که ملاحظه می کنید به مراسم معارفه نخستین فرمانده نیروی انتظامی در ماه های نخستین پیروزی انقلاب اسلامی ، در شهرستان لاهیجان بر می گردد. حجت الإسلام و المسلمین آقای مهدی‌پور سرپرست وقت نیروی انتظامی شهرستان لاهیجان در بیان خاطرات خود از آن روزها چنین روایت می کند:

روزی عزیزانی از قم و تهران برای انتصاب فرماندهان نیروی انتظامی استان گیلان ، وارد استان و ازجمله شهرستان لاهیجان شدند .
یادم هست مرحوم آیت الله شیخ محمد ایمانی، آیةالله حاج شیخ محمد علی فیض و آیةالله محمدی گیلانی به اتفاق شهیدکریمی به محل شهربانی لاهیجان تشریف آوردند و با حقیر صحبت کردند، حقیر هم از آنان تشکر کردم ،آیةالله محمدی گیلانی ، زیر گوشی به من گفت: به دوست و برادرت ، کریمی بگو: چون فرماندار جمهوری اسلامی، در این شهرستان هستی ، کفشی که  به پا داری ، در شأن شما نیست ، کفش نویی بپوش !
شهیدکریمی ، متوجه  شد و از من پرسید، آیةالله گیلانی به شما چه فرمود ؟
عرض کردم : صحبت از کفش وصله دار و کهنه شما بود؛ حضرت آیةالله گیلانی فرمود: کفشی اندر خور شاهان بپوش!
داستان همان کسی که :

? با علی گفتا یکی در رهگذر

از چه باشد جامه تو وصله دار ؟

ای امیر تیز رأی و تیز هوش

جامه ای چون جامه شاهان بپوش !
 
شما نیز باید کفش نو بپوشی ، چون فرمانداری ! فرماندار را با جامه وصله دار و کفش کهنه چه کار ؟!
شهید کریمی در پاسخ به من ، تبسّمی کرد و فرمود: با همین کفش آمدم و با همین کفش هم می روم .
بعدها در مکّه او را با همان کفش دیدند. وظاهرا موقع شهادتش نیز همان کفش در پای مبارکش بود ‌.
((دفتربسیج حقوقدانان ناحیه سلمان رشت ))
[۴/۲،‏ ۰۱:۲۶] موسوی سلمان: ? شهید کریمی در روز ۱۳ فروردین ۱۳۶۵ به دست یک منافق، ترور شد و به شهادت رسید.

پروژه بدنام کردن این شهید بزرگ، با این شهادتش، به پایان نرسید بلکه تا مدت‌ها توسط جریان‌های خاصی که در زمان حیاتش، منافع آنها را در گیلان و تهران به خطر انداخته بود، ادامه داشت.

در روز ۳۱ تیر ۱۳۶۵، یعنی سه ماه بعد از شهادتش، دادسرای عمومی تهران در اقدامی بی‌سابقه، حکم انفصال شهید ابوالحسن کریمی از مشاغل دولتی را به اداره آموزش و پرورش لاهیجان ابلاغ کرد.

این اقدام، موجی از تأثر و ناراحتی را در اقشار مختلف مردم گیلان برانگیخت و همچنین موجی از خرسندی رذیلانه را در جبهه ضدانقلاب در گیلان و تهران فراهم کرد.

در روز ۴ شهریور ۱۳۶۵ حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، رئیس جمهور وقت، در اعتراض به این اقدام، نامه‌ای به دادستای تهران نوشتند و در این نامه چنین نوشته شده:
«جناب آقای میرعماد دادستان محترم تهران! شنیدم دادسرای تهران اخیراً به آموزش و پرورش لاهیجان ابلاغ کرده است که شهید ابوالحسن کریمی دیگر عضو دستگاه قضایی نیست! از جهاتی چند که پوشیده نیست، عمیقاً متأسف شدم. البته برای آن شهید عزیز ننگ نیست که حالا دیگر عضو [دستگاه] قضایی نباشد، اما اگر دستگاه قضایی می‌توانست کسی مثل او را داشته باشد، برایش افتخار بزرگی بود. باری به هر نحو که مناسب بدانید جبران فرمایید.»

میثم عبدالهی

0 دیدگاه

افزودن دیدگاه جدید

CAPTCHA
اگر شما یک بازدید کننده انسانی هستید و یک ربات نیستید به چالش و آزمون زیر پاسخ دهید.